Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Careers
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2239 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
leading edge
U
اولین لبه کارت پانچ که وارد کارت خوان میشود
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
card
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
cards
U
کارتی که فقط حاوی شیارهای هادی است بین اتصال کارت اصلی و کارت اضافی که باعث میشود کارت اضافه به آسانی کارکند و بررسی شود در خارج از محفظه آن
fax
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxed
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxing
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
faxes
U
کارت آداپتور که وارد یک حفره بزرگ میشود و باعث میشود کامپیوتر داده فکس را ارسال و دریافت کند
cards
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
card
U
ترکیبی از سوراخهای پانچ شده که معرف حروف روی پانچ کارت است
cards
U
یک کارت پانچ
card
U
یک کارت پانچ
punched card
U
کارت پانچ شده
punched card control
U
کنترل کارت پانچ
card reader
U
کارت خوان
decked
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
decks
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
deck
U
مجموعه بزرگی از کارت پانچ ها
packs
U
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
pack
U
تعداد کارت پانچ ها یا دیسکهای مغناطیسی
punch
U
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punched
U
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
punches
U
وسیله تولید سوراخ در پانچ کارت
card
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
cards
U
ماشینی که در کارت پانچ سوراخ ایجاد میکند
fasts
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fastest
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fasted
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fast
U
وسیله جانبی که با کامپیوتر ارتباط دار د باسرعت زیاد و فقط با سرعت مداریهای الکترونیکی محدود میشود مثلاگ یک وسیله کند مثل کارت خوان که حرت مکانیکی سرعت را مشخص میکند
columns
U
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
tabulating
U
پانچ کارت پردازش شده مثل عمل مرتب سازی
column
U
بیت بررسی هر بیتی روی هر ستون پانچ کارت یا نوار
header
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
headers
U
پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
key
ماشین پانچ داده در کارت پانج به وسیله یک صفحه کلید
card
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
cards
U
برنامه کوتاهی که داده را از کارت پانچ به حافظه اصلی منتقل میکند
hopper
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
hoppers
U
وسیلهای که کارت پانچ ها را نگه می دارد و آنها را به دستگاه خواننده میدهد
card
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
card
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
cards
U
خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
cards
U
وسیلهای که به طور خودکار کارت پانچ را درون دستگاه خواننده قرار میدهد
calibration card
U
کارت خصلت یابی توپخانه کارت تنظیم بی سیم یا وسایل دیگر
post card
U
کارت غیررسمی که تمبر روی ان چسبانده بجای کارت پستال است
card
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
cards
U
وسیلهای که داده را از پشت کارت شناسایی یا کارت اعتباری می خواند
peripheral
U
وسیله جانبی مثل کارت خوان که حرکات مکانیکی سرعت را مشخص میکند
fifo
U
که اولین عنصری که وارد صف میشود. اولین عنصری است که خوانده میشود
cards
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
card
U
وسیلهای که داده کارت پانچ را به حالتی کا قابل دریافت برای کامپیوتر باشد تبدیل میکند
formats
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
format
U
روش قرار گرفتن سط رها و ستون ها برای نمایش دادن داده یا حروف در کارت پانچ
master
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
masters
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
mastered
U
اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
readers
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
reader
U
وسیلهای که داده روی پانچ کارت را به صورتی که توسط کامپیوتر قابل تشخیص است تبدیل میکند
card
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
cards
U
روشی که در آن سطرها و ستون ها طوری مرتب می شوند که نشان دهنده فیلدهای دادهای و حروف در کارت پانچ باشند
Chad
U
محصولات زیادی ایجاد شده از سوراخهای پانچ شده در نوار یا کارت
expansion
U
اتصالی درون کامپیوتر که کارت میتواند وارد نصب شود
aperture card
U
روش ذخیره سازی اطلاعات میکروفیلم در یک کارت که میتواند شامل اطلاعات پانچ شده باشد
name tag
U
کارت معرفی کارت اسم
card
U
کارت تبریک کارت عضویت
cards
U
کارت تبریک کارت عضویت
atm
U
ماشین الکترونیکی در بانک با وارد کردن کارت مغناطیسی پول را خرد میکند
debutant
U
دختری که برای اولین مرتبه در جامعه وارد میشود
adapter
U
کارت جانبی که کامپیوتر را به شبکه وصل میکند. این کارت داده کامپیوتری را به سیگنال الکتریکی تبدیل میکند تا قابل ارسال در کابل شبکه باشد
collator
U
1-نرم افزار جمع آوری داده ها 2-وسیلهای کارت پانچ ها را جمع آوری میکند
qualification card
U
کارت مهارت در تیراندازی کارت ثبت میزان مهارت
MIDI interface card
U
کارت آداپتور که به اتصالی در PC وصل میشود و امکان ارسال دریافت داده MIDI را فراهم میکند
emergency medical tag
U
کارت معالجه اورژانس کارت مراجعه به اورژانس
internal modem
U
مودم روی کارت اضافی که به اتصال وصل میشود و اطلاعات را به پردازنده منتقل میکند از طریق باس و نه پورت سریال
rowed
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
row
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
rows
U
1-خط حروف چاپ شده یا نمایش داده شده . 2- خط افقی در کارت پانچ , اعداد در ردیفها نمایش داده می شوند و نه در ستونها. هر ورودی با یک ردیف نقط ه جدا می شوند
card
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards
U
کارت پلاستیکی نازک با وسیله حافظه و ریز پردازنده که در آن قرار گرفته است که برای انتقال الکترونیکی یا مشخص کردن کاربر انجام میشود
cards
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
card
U
مجموعهای از شیارهای فلزی در انتهای لبه و روی سطح کارت که باعث ورود آن دراتصال لبه و ایجاد تماس الکتریکی میشود.
MIDI file
U
فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
first in first out
U
صف موقت که در آن اولین عنصر در اولین محل خواندن ذخیره میشود
fifo
U
روش ذخیره سازی خواندن و نوشتن به طوری که اولین عنصر در اولین فراخوانی ذخیره میشود
stub card
U
ته کارت
card
U
کارت
paste board
U
کارت
cards
U
کارت
card code
U
کد کارت
card field
U
میدان کارت
card field
U
فیلد کارت
ledger card
U
کارت معین
card format
U
قالب کارت
green card
U
کارت سبز
card guide
U
راهنمای کارت
card hopper
U
ناودان کارت
input card
U
کارت ورودی
green cards
U
کارت سبز
get a long with you
U
بروپی کارت
identification card
U
کارت شناسایی
card column
U
ستون کارت
card deck
U
دستینه کارت
hollerith card
U
کارت هالریت
card deck
U
دسته کارت
card face
U
رویه کارت
card feed
U
خورد کارت
picture postcard
U
کارت پستال
card image
U
تصویر کارت
card stacker
U
کارت پشته کن
job card
U
کارت برنامه
card stacker
U
مخزن کارت
job card
U
کارت کار
circuit card
U
کارت مدار
card verification
U
بازبینی کارت
postcard
U
کارت پستال
card verifier
U
بازبین کارت
postcards
U
کارت پستال
carte
U
کارت ویزیت
card row
U
سطر کارت
comment card
U
کارت توضیحی
interface card
U
کارت رابط
debit card
U
کارت بدهی
ibm card
U
کارت 08 ستونی
I want to have a word with you . I want you .
U
کارت دارم
coulmn card
U
کارت 69 ستونه
card loader
U
کارت بارکن
card punch
U
کارت منگنه کن
card rack
U
طاقچه کارت
card rack
U
جای کارت
control card
U
کارت کنترل
continuation card
U
کارت ادامه
cartle blanche
U
کارت بلانش
credit card
U
کارت اعتباری
visting card
U
کارت ویزیت
red card
U
کارت قرمز
punched card
U
کارت منگنه
account card
U
کارت حساب
credit cards
U
کارت اعتباری
punch card
U
کارت منگنه
paper card
U
کارت کاغذی
post card
U
کارت پستال
binary card
U
کارت دودویی
tape to card
U
از نوار به کارت
visiting card
U
کارت ویزیت
summary card
U
کارت خلاصه
smart card
U
کارت هوشمند
badge
U
کارت شناسایی
ID card
U
کارت شناسایی
magnacard
U
کارت مغناطیسی
carte blanche
U
کارت سفید
card cage
U
محفظه کارت
card code
U
رمز کارت
logic card
U
کارت منطقی
range card
U
کارت برد
yello card
U
کارت زرد
calling card
U
کارت ویزیت
magnetic card
U
کارت مغناطیسی
identification document
U
کارت شناسایی
cards
U
کارت ویزیت بلیط
I have a credit card.
من کارت اعتباری دارم.
card to disk converter
U
مبدل کارت به دیسک
object deck
U
دسته کارت مقصود
key card
U
کارت کلید کامپیوتر
punch card machine
U
ماشین کارت منگنه
trailer card
U
کارت پشت بند
chart correction card
U
کارت تصحیح نقشه
eighty column card
U
کارت هشتاد ستونی
edge punched card
U
کارت لب منگنه شده
index card
U
کارتشاخص - کارت Index
row binary card
U
کارت دودویی سطری
data card
U
کارت اطلاعات کامپیوتری
data card
U
کارت ثبت اطلاعات
punched card
U
کارت منگنه شده
controller card
U
کارت کنترل کننده
ammunition data card
U
کارت مشخصات مهمات
visiting card
U
کارت اسم درفرانسه
card
U
کارت ویزیت بلیط
safety card
U
کارت تامین اتشبار
end of job card
U
کارت انتهای کار
card sorter
U
دستگاه کارت جورکن
card hopper
U
قسمت جهنده کارت
card jam
U
گیر کردن کارت
magnetic card computer
U
کامپیوتر با کارت مغناطیسی
y punch
U
سوراخ کارت ستونی .
card loader
U
بار کننده کارت
magnetic ledger card
U
کارت معین مغناطیسی
card-carrying
U
دارای کارت عضویت
card punch
U
دستگاه کارت منگنه
billet slip
U
کارت محلهای افراد
magnetic strip card
U
کارت نوار مغناطیسی
card aligner
U
هم تراز کننده کارت
network interface card
U
کارت میانجی شبکه
card reproducer
U
تولیدکننده دوباره کارت
omr
U
را با علامت خوان نوری تشخیص میدهد و وارد کامپیوتر میکند
pass
U
گذرگاه کارت عبور گذراندن
passed
U
گذرگاه کارت عبور گذراندن
safety card
U
کارت تامین جنگ افزار
picture postcard
U
کارت پستال عکس دار
to deal out
[card game]
U
کارت دادن
[ورق بازی]
disk controller card
U
کارت کنترل کننده دیسک
to deal
U
کارت دادن
[ورق بازی]
issue
[of something]
[ID card or check]
U
صدور
[چیزی]
[کارت شناسایی]
[چک]
Recent search history
Forum search
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4
واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1
popsicle
1
construed
2
من نمیتونم از دیکشنری فارسی به انگلیسی استفاده کنم چرا
1
The outright abolition of the death penalty.
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
2
میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com